فک و فامیله داریم _سری دهم
رفته بودم محله قبلیمون دور دور:
سلمونی که موهامو پیش اون میزدم و یهو دیدم منو شناخت گفت:بهههه سلام پدر سوخته چه بزرگ شده لا مصب و از این حرفا............
بعد یه دفعه از خوشحالیه زیاد خر ذوق شد یه کشیده ی آبدار زد تو گوشم(شترققققق)گفت:نیگا سیبیلاشم که در اومده- زده ه ه ه ه ه ه !!!!؟!؟!!؟!؟!؟؟
من: :"((((((((
سلمونه: :))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))
اگه میدونستم اینقدر خوشحال میشه هیچ وقت نمیرفتم!؟!؟
====================
.نشستم پای کامپیوتر غرق اینترنت ! یهو دیدم مامانم درو باز کرده یه صندلی دستشه .صندلی گذاشته کنار من نشسته زل زده به صفحه مانیتور !! میگم چیه مامان ؟؟میگه خفه شو دهنتو ببند ! تو این چیزا حالیت نمیشه .ندیدی همش تلویزیون نشون میده میگه فرزندان خود را در دنیای مجازی تنها رها نکنید !دارم کنترلت میکنم معتاد نشی بدبخت !فک و فامیله داریم ؟
اقا خدا شاهده اگه دروغ بگم
اين باباي ما هر روز كه از سره كار برميگرده از جلو در اتاقم كه رد ميشه بهش ميگم سلام بابا.خسته نباشي
بابامم تو جواب سلامم مياد تو اتاق و يه مشت محكم ميكوبه تو كتفم و ميگه ساكت باش و با يه لبخند ميره بيرون!!!!
فكر كنم سره راهي هستم:(
اخه اگه سره راهي هم باشم درست نيس اين رفتار.خدا رو خوش نمياد ااااخخخخهههه ......
دختر خاله ۵ ساله م اومده میگه من تصمیم گرفتم تا وقتی که بچه دار نشدم ازدواج نکنم !!!
من
بابای بنده خداش
مامانش
کارلوس کیروش
سنت پسندیده ازدواج
ادامه مطلب